بهار، انگیزه ای برای تغییر و تحول است. مردم خانه تکانی می کنند، لباس های روشن به تن می کنند و با روحیه ای تازه به استقبال روزهای نو می روند.
نوروز برگ جدیدی از زندگی تازه است. نوروز تکرار تازه شدن است. این جشن باستانی پارسایی پیام آور شادی و شور و نشاطِ دوباره است. نوروز همچنان که از نامش پیداست روز نو، بهار نو، فصل نو و زندگی نو است. این همه طراوت با شروع فصل بهار برای روح و روان انسان شادیآفرین است، زیرا در بطن و ریشه این جشن کهن و باستانی به نوعی ما شاهد آیین زیبایی شکرگزاری و اظهار سپاس از خداوند هستیم. در این جشن باستانی هم زندگی و هم بندگی نهفته است.
از آنجایی که انسان ها موجوداتی اجتماعی و تعاملپذیر هستند و روح آنها در تعامل با یکدیگر میتواند جذب انواع انرژیهای مثبت و منفی شود؛ بنابراین با فرا رسیدن نوروز به عنوان یک جشن باستانی حس حمایت اجتماعی، انسجام اجتماعی و پیدایش نوعی از هویت ملی خانوادگی نمایان شده و روح آدمی را در تعاملات اجتماعی جلا میدهد. داشتن نشاط یک امتیاز روانی است که با آمدن نوروز که پیامدهای شاد زیادی با خود دارد؛ این نشاط را برای ما ایرانیان به ارمغان میآورد. دید و بازدیدهای خانوادگی و دوستانه، برگزاری مراسمها و جشنهای مختلف در ابعاد روانی که میتوانند تأثیرگذار باشند.
با توجه به چالشهای امروزی که گریبانگیر زندگی ماشینی انسانها شده است و زندگی را دچار دلهره، اضطراب و ترسها کرده است، آمدن نوروز و برگزاری جشنهایی که پر از حس شادی و همگرایی باشد، میتواند به رفع این همه آسیبهای روانی کمک کند. در نوروز مردم بیشتر با هم رفت و آمد میکنند. تصمیمهای جدیدی برای یک سال پیش روی خود میگیرند که امید و حس ادامه زندگی بیشتر فراهم میشود.
اما در دورانی که مجموعهای از فناوریهای مختلف در کنار هم، یارانهها را به حس و درکی مشابه با انسان میرسانند تا مثل او یاد بگیرند، اشتباه خود را اصلاح کنند و به دیگران بیاموزند، دیگر نمیتوان آمدن بهار و نوروز را همچون گذشتگان جشن گرفت. هوش مصنوعی به بخشی جداییناپذیر از زندگی ما تبدیل شده است و در روزگارانی که خانههای هوشمند با کمک دستیاران صوتی و ابزارهای خودکار، تجربهای جدید از راحتی و بهرهوری را ارائه میدهند و روشن و خاموش کردن وسایل برقی، تنظیم دمای خانه و حتی پخت غذا میتواند به دست هوش مصنوعی سپرده شود؛ باید منتظر تحولهای نوآورانهای در هر لحظه از زندگی انسانها بود. تولید پیامهای تبریک نوروزی نیز میتواند با کمک هوش مصنوعی و شخصیسازی، بهگونهای دیگر باشد. باید منتظر نوع دیگری از ارتباطات اجتماعی و انسانی میان مردم بود، باید دانست هوش مصنوعی این ظرفیت را دارد که در ارتباطات انسانی انقلاب پدید بیاورد.
امروز دیگر ارتباطات فراتر از مرزهای زبانی رفته است. زمانی نوروز بود و دید و بازدید عید و دورهمیهایش، اما امروز دیگر حتی تماسهای تلفنی و پیامهای متنی تنها راه ارتباطی برای ایام نوروز نیستند.
پیشرفتهای سریع در فناوری هوش مصنوعی طی چند سال گذشته، ممکن است عشقها و دوستیها را هم تحت تأثیر قرار دهد که البته تا حدودی اینطور شده است؛ به گونهای که انسانها قادر به ایجاد دلبستگی عمیق با سیستمهای هوش مصنوعی هستند.
ما در مورد چگونگی مقایسه روابط انسان و ربات با روابط انسان و انسان، دانش بسیار کمی داریم. با وجوداین، برخی از پژوهشها نشان میدهند مردم ممکن است از ارسال پیامک به یک چتبات، تقریباً همان رضایتی را کسب کنند که از ارسال پیامک به یک انسان دیگر بدست میآورند. بنابراین میتوان تصور کرد سالمندانی که سالهاست خبری از فرزندان خود ندارند، با فرارسیدن سال جدید یک ارتباط تصویری از سوی فرزند خود دریافت کنند. در واقع هوش مصنوعی میتواند به کمک مدیران خانههای سالمندان بیاید و هر سالمندی که در انتظار دیدن تصویر فرزندش و سخن گفتن با او است؛ در سال جدید دیداری داشته باشد و با فرزندش احوالپرسی کند. شاید برخی از سالمندان به این دیدارها دلبسته شوند و بهطور دورهای بخواهند هر از چندگاهی با فرزند خود ارتباط تصویری داشته باشند.
هوش مصنوعی توانایی زیادی برای شاد کردن ما دارد. هوش مصنوعی میتواند برای ایجاد تجربیات سرگرمکننده و تعاملی استفاده شود که درنهایت منجر به شادی و لذت ما شود. میتواند برای کمک و پشتیبانی از ما نیز استفاده شود. برنامههای مشاوره، خدمات مراقبت از سلامت و سایر اشکال شامل این موضوع میشود. از طرفی AI میتواند برای ایجاد تجربیات کمکی جامع و شخصی استفاده شود که به ما یاری میرساند تا با چالشهای زندگی راحتتر کنار بیاییم. این ابزار میتواند برای ارتباط و تعامل ما با دیگران نیز نقش خوبی ایفا کند. درواقع هوش مصنوعی میتواند برای ایجاد تجربیات ارتباطی شخصی و معنادار مورد استفاده قرار بگیرد تا به ما کمک کند با یکدیگر ارتباط برقرار و روابط خوبی ایجاد کنیم. در چنین شرایطی که زندگی ماشینی به نوعی انسانها را منزوی و از هم دور کرده، همین ماشین میتواند کمک کند به هم نزدیکتر شویم. چالشها و حفرههای ارتباطی میان افراد را شناسایی و برای برطرف کردن این فاصلهها به افراد کمک کند.
آیا در این شرایط، اینگونه ارتباطات مفیدفایده خواهند بود؟ آیا هوش مصنوعی میتواند زیباییهایی را که زندگی ماشینی از مردم سلب کرده، به آنها بازگرداند؟ آیا میتوان عشق، محبت، دید و بازدیدهای از سرشوق و مهربانی را به مردم بازگرداند؟
در روزگاری که حتی نمیتوان برای چند ساعت گوشیهای تلفن همراه را از مهمانان گرفت و آنها را مجاب کرد در دیدارهای نوروزی لااقل رودررو به گفتوشنود بپردازند، آیا هوش مصنوعی میتواند به بهتر شدن ارتباطات انسانی و اجتماعی کمک کند؟
بدون شک هوش مصنوعی به طور قابل ملاحظهای در بهبود تفاهم در میان افراد نقش دارد. برای نمونه، با توانایی شناسایی تمرکز و توجه افراد در یک گفتوگو، سامانههای هوشمند میتوانند کمک کنندهای برای بهبود فهم مشترک و تفاهم درمیان افراد باشند. همچنین، الگوریتمهای هوشمند به کشف احساسات و نیازهای افراد کمک میکنند و برای ایجاد ارتباط عمیقتر با دیگران، راهکارهایی مطرح میکنند. اما به نظر میرسد اگر انسانها بهسادگی پدران و مادران و پدربزرگها و مادربزرگهای خود یک ارتباط ساده ولی از سر مهر با هم برقرار کنند دیگر نیازی به الگوریتمها و سامانههای هوشمند کمککننده نباشد.
از سوی دیگر اتکای بیش از حد به دستیارهای هوشمند برای برقراری ارتباط، ممکن است به کاهش مهارتهای اجتماعی رودررو منجر شود. ممکن است افراد بدون میانجیگری این دستیارهای هوشمند، درگیر شدن در گفتوگوهای پرمعنا را دشوار بیابند.
دستیارهای هوشمند با وجود قابلیتهای پیشرفته، فاقد عمق عاطفی و همدردی ذاتیِ تعاملات انسانی هستند. این امر میتواند برای کاربرانی که به دنبال ارتباطات حقیقی با انسانها هستند، به تجربیاتی غیرشخصی و گاه ناامیدکننده منجر شود.
در نهایت شاید بشود امیدوار بود با پرورش رویکردی متعادل، تأکید بر سواد دیجیتال، اولویت دادن به طراحی اخلاقمدار هوش مصنوعی و تضمین فراگیر بودن این فناوری، ضمن مهار تأثیرات منفی عوامل هوشمند، از ظرفیت مثبت آنها برای بهبود ارتباطات انسانی بهرهمند شویم.
اما هیچوقت فراموشمان نشود که زندگی چیزی نیست جز روایت دویدنهای مداوم و شادیهای کوتاه و به قول حکیمی، بیشتر وقتها از قدرت لبخندی ساده، نوازشی ملایم، حرفی محبتآمیز، گوشی شنوا، تمجیدی صادقانه یا توجهی کوچک غافلیم. تمام اینها ظرفیت تغییر و توسعه زندگی ما را دارند.
از آنجایی که انسان ها موجوداتی اجتماعی و تعاملپذیر هستند و روح آنها در تعامل با یکدیگر میتواند جذب انواع انرژیهای مثبت و منفی شود؛ بنابراین با فرا رسیدن نوروز به عنوان یک جشن باستانی حس حمایت اجتماعی، انسجام اجتماعی و پیدایش نوعی از هویت ملی خانوادگی نمایان شده و روح آدمی را در تعاملات اجتماعی جلا میدهد. داشتن نشاط یک امتیاز روانی است که با آمدن نوروز که پیامدهای شاد زیادی با خود دارد؛ این نشاط را برای ما ایرانیان به ارمغان میآورد. دید و بازدیدهای خانوادگی و دوستانه، برگزاری مراسمها و جشنهای مختلف در ابعاد روانی که میتوانند تأثیرگذار باشند.
با توجه به چالشهای امروزی که گریبانگیر زندگی ماشینی انسانها شده است و زندگی را دچار دلهره، اضطراب و ترسها کرده است، آمدن نوروز و برگزاری جشنهایی که پر از حس شادی و همگرایی باشد، میتواند به رفع این همه آسیبهای روانی کمک کند. در نوروز مردم بیشتر با هم رفت و آمد میکنند. تصمیمهای جدیدی برای یک سال پیش روی خود میگیرند که امید و حس ادامه زندگی بیشتر فراهم میشود.
اما در دورانی که مجموعهای از فناوریهای مختلف در کنار هم، یارانهها را به حس و درکی مشابه با انسان میرسانند تا مثل او یاد بگیرند، اشتباه خود را اصلاح کنند و به دیگران بیاموزند، دیگر نمیتوان آمدن بهار و نوروز را همچون گذشتگان جشن گرفت. هوش مصنوعی به بخشی جداییناپذیر از زندگی ما تبدیل شده است و در روزگارانی که خانههای هوشمند با کمک دستیاران صوتی و ابزارهای خودکار، تجربهای جدید از راحتی و بهرهوری را ارائه میدهند و روشن و خاموش کردن وسایل برقی، تنظیم دمای خانه و حتی پخت غذا میتواند به دست هوش مصنوعی سپرده شود؛ باید منتظر تحولهای نوآورانهای در هر لحظه از زندگی انسانها بود. تولید پیامهای تبریک نوروزی نیز میتواند با کمک هوش مصنوعی و شخصیسازی، بهگونهای دیگر باشد. باید منتظر نوع دیگری از ارتباطات اجتماعی و انسانی میان مردم بود، باید دانست هوش مصنوعی این ظرفیت را دارد که در ارتباطات انسانی انقلاب پدید بیاورد.
امروز دیگر ارتباطات فراتر از مرزهای زبانی رفته است. زمانی نوروز بود و دید و بازدید عید و دورهمیهایش، اما امروز دیگر حتی تماسهای تلفنی و پیامهای متنی تنها راه ارتباطی برای ایام نوروز نیستند.
پیشرفتهای سریع در فناوری هوش مصنوعی طی چند سال گذشته، ممکن است عشقها و دوستیها را هم تحت تأثیر قرار دهد که البته تا حدودی اینطور شده است؛ به گونهای که انسانها قادر به ایجاد دلبستگی عمیق با سیستمهای هوش مصنوعی هستند.
ما در مورد چگونگی مقایسه روابط انسان و ربات با روابط انسان و انسان، دانش بسیار کمی داریم. با وجوداین، برخی از پژوهشها نشان میدهند مردم ممکن است از ارسال پیامک به یک چتبات، تقریباً همان رضایتی را کسب کنند که از ارسال پیامک به یک انسان دیگر بدست میآورند. بنابراین میتوان تصور کرد سالمندانی که سالهاست خبری از فرزندان خود ندارند، با فرارسیدن سال جدید یک ارتباط تصویری از سوی فرزند خود دریافت کنند. در واقع هوش مصنوعی میتواند به کمک مدیران خانههای سالمندان بیاید و هر سالمندی که در انتظار دیدن تصویر فرزندش و سخن گفتن با او است؛ در سال جدید دیداری داشته باشد و با فرزندش احوالپرسی کند. شاید برخی از سالمندان به این دیدارها دلبسته شوند و بهطور دورهای بخواهند هر از چندگاهی با فرزند خود ارتباط تصویری داشته باشند.
هوش مصنوعی توانایی زیادی برای شاد کردن ما دارد. هوش مصنوعی میتواند برای ایجاد تجربیات سرگرمکننده و تعاملی استفاده شود که درنهایت منجر به شادی و لذت ما شود. میتواند برای کمک و پشتیبانی از ما نیز استفاده شود. برنامههای مشاوره، خدمات مراقبت از سلامت و سایر اشکال شامل این موضوع میشود. از طرفی AI میتواند برای ایجاد تجربیات کمکی جامع و شخصی استفاده شود که به ما یاری میرساند تا با چالشهای زندگی راحتتر کنار بیاییم. این ابزار میتواند برای ارتباط و تعامل ما با دیگران نیز نقش خوبی ایفا کند. درواقع هوش مصنوعی میتواند برای ایجاد تجربیات ارتباطی شخصی و معنادار مورد استفاده قرار بگیرد تا به ما کمک کند با یکدیگر ارتباط برقرار و روابط خوبی ایجاد کنیم. در چنین شرایطی که زندگی ماشینی به نوعی انسانها را منزوی و از هم دور کرده، همین ماشین میتواند کمک کند به هم نزدیکتر شویم. چالشها و حفرههای ارتباطی میان افراد را شناسایی و برای برطرف کردن این فاصلهها به افراد کمک کند.
آیا در این شرایط، اینگونه ارتباطات مفیدفایده خواهند بود؟ آیا هوش مصنوعی میتواند زیباییهایی را که زندگی ماشینی از مردم سلب کرده، به آنها بازگرداند؟ آیا میتوان عشق، محبت، دید و بازدیدهای از سرشوق و مهربانی را به مردم بازگرداند؟
در روزگاری که حتی نمیتوان برای چند ساعت گوشیهای تلفن همراه را از مهمانان گرفت و آنها را مجاب کرد در دیدارهای نوروزی لااقل رودررو به گفتوشنود بپردازند، آیا هوش مصنوعی میتواند به بهتر شدن ارتباطات انسانی و اجتماعی کمک کند؟
بدون شک هوش مصنوعی به طور قابل ملاحظهای در بهبود تفاهم در میان افراد نقش دارد. برای نمونه، با توانایی شناسایی تمرکز و توجه افراد در یک گفتوگو، سامانههای هوشمند میتوانند کمک کنندهای برای بهبود فهم مشترک و تفاهم درمیان افراد باشند. همچنین، الگوریتمهای هوشمند به کشف احساسات و نیازهای افراد کمک میکنند و برای ایجاد ارتباط عمیقتر با دیگران، راهکارهایی مطرح میکنند. اما به نظر میرسد اگر انسانها بهسادگی پدران و مادران و پدربزرگها و مادربزرگهای خود یک ارتباط ساده ولی از سر مهر با هم برقرار کنند دیگر نیازی به الگوریتمها و سامانههای هوشمند کمککننده نباشد.
از سوی دیگر اتکای بیش از حد به دستیارهای هوشمند برای برقراری ارتباط، ممکن است به کاهش مهارتهای اجتماعی رودررو منجر شود. ممکن است افراد بدون میانجیگری این دستیارهای هوشمند، درگیر شدن در گفتوگوهای پرمعنا را دشوار بیابند.
دستیارهای هوشمند با وجود قابلیتهای پیشرفته، فاقد عمق عاطفی و همدردی ذاتیِ تعاملات انسانی هستند. این امر میتواند برای کاربرانی که به دنبال ارتباطات حقیقی با انسانها هستند، به تجربیاتی غیرشخصی و گاه ناامیدکننده منجر شود.
در نهایت شاید بشود امیدوار بود با پرورش رویکردی متعادل، تأکید بر سواد دیجیتال، اولویت دادن به طراحی اخلاقمدار هوش مصنوعی و تضمین فراگیر بودن این فناوری، ضمن مهار تأثیرات منفی عوامل هوشمند، از ظرفیت مثبت آنها برای بهبود ارتباطات انسانی بهرهمند شویم.
اما هیچوقت فراموشمان نشود که زندگی چیزی نیست جز روایت دویدنهای مداوم و شادیهای کوتاه و به قول حکیمی، بیشتر وقتها از قدرت لبخندی ساده، نوازشی ملایم، حرفی محبتآمیز، گوشی شنوا، تمجیدی صادقانه یا توجهی کوچک غافلیم. تمام اینها ظرفیت تغییر و توسعه زندگی ما را دارند.