از اینکه وقت ارزشمندتان را در اختیار من قرار دادید، سپاسگزام. لطفا خودتان را برای مخاطبان معرفی کنید.
- من رسول پاکنیت هستم. 78 سال سن دارم.
چه شد که مسیر مینیاتور را به عنوان حرفهتان انتخاب کردید؟
- از زمانی که 8 ساله بودم، این هنر را نزد داییام یاد گرفتم. بعد از آن، به مدت 10 سال در کنار اساتید بزرگی مانند استاد رضا شمس و استاد زرقام در چهارباغ شاگردی کردم. در ابتدا مشغول طراحی جلد آلبومها بودم، اما بعدها با اشتیاق و تلاش فراوان، خودم به سمت خلق آثار مینیاتور روی آوردم.
از چه زمانی کارتان را به صورت مستقل آغاز کردید؟
- در سن 18 سالگی ابتدا در خیابان استانداری یک مغازه اجاره کردم و سپس در میدان امام یک مغازه دیگر اجاره کردم. اکنون حدود 60 سال است که در مغازه صنایع دستی نقش جهان مشغول به فعالیت هستم.
مصالح و مواد اولیه شما شامل چه چیزهایی میشود؟
- رنگها را به صورت پودر خشک خریداری میکنم و سپس با روشی که مختص خودم هست، آنها را آماده میکنم و این رنگها کاملا ثابت هستند و ماندگاری بالایی دارند. من از آبرنگ استفاده نمیکنم چون به دلیل داشتن جوهر، رنگها میپرند و جلوه خود را از دست میدهند. یکی دیگر از ابزارهای خاص ما، استخوان قلم شتر است که توسط یک هنرمند در اصفهان آماده میشوند. این ابزار خاصیت منحصر به فردی دارد و ارزش آن روز به روز در حال افزایش است. البته به مقدار محدودی در دسترس است. برش دادن آن هم مهارتی خاص میطلبد. معمولا باید با ارهای بسیار ظریف برش داده بشود تا بتوان آن را در قاب قرار داد و به شکل هنری مورد استفاده قرار گیرد. برای ساختن قلم از موی گربه و پر کبوتر استفاده میکنم. نوک قلم باید ظریف و نازک باشد.
سفارش عمده را قبول میکنید؟
- راستش من بیشتر به فروش تکی تمایل دارم. ادارات و ارگانها برای خرید عمده مراجعه میکنند. اگر محصولی در انبار موجود باشد، میتوانم بفروشم. کسی که سفارش کلی بدهد هنگام دریافت سفارشها، برآورد قیمت انجام داده و به آنها اطلاع میدهم، اما مشکل اینجاست که وقتی برای ثبت سفارش مراجعه میکنند، از بالاتر رفتن قیمتها گلایه دارند و دلیل این موضوع هم نوسان دائمی قیمت مواد اولیه است.
چطور ایدهها به ذهنتان میرسد؟
- با درنظرگرفتن نیازهای روز بازار و بررسی اینکه مردم چه طرحهایی را میپسندند به ایدهپردازی میپردازم. گاهی اوقات نیز خودم طرحهای تازهای خلق میکنم که با استقبال مواجه میشوند. تمرکز من بر ارائه طرحهای مدرن و مورد پسند عموم است.
آیا این رشته در دانشگاه تدریس میشود؟
- بله و حتی به جرات میتوان گفت که افراد از پایه و اصولیترین مفاهیم شروع به یادگیری میکنند در کنار آن، با استفاده از روشهای مدرن، میتوانند به صورت عملی مهارتهای لازم را کسب نمایند.
از استادان این عرصه در اصفهان میتوانید نام ببرید؟
- از استادان برجسته این حوزه میتوان به استاد فرشچیان و استاد رستم زاده اشاره کرد که این دو نفر در این عرصه جایگاه ویژهای دارند و آثار ارزشمندشان زبانزد خاص و عام است.
آیا در حوزه صادرات فعالیت دارید؟
- ما پیشتر صادرات به کشور آمریکا انجام میدادیم. من تقریبا 10 شاگرد داشتم. حدود 10 سال پیش به کشورهای مختلف عربی مانند الجزایر، بحرین، قرقیزستان، یمن و کویت هرکدام چند مرتبه سفر کردم و در نمایشگاههای متعددی در این کشورها شرکت داشتم. آن زمان این فعالیتها تاثیر زیادی داشت و فرصتی مناسب برای معرفی و فروش صنایع دستی فراهم میآورد. اما امروز اوضاع تغییر کرده است. با گسترش فروشگاههای صنایع دستی در نزدیکی خانههای مردم، خریداران بیشتر ترجیح میدهند از فروشگاههای محلی خود خرید کنند. جایی که دسترسی آسانتر و شاید ارتباطی نزدیکتر با تولیدکننده برقرار میکنند. به همین دلیل دیگر حضور در نمایشگاهها مانند گذشته جذابیت یا ثمربخشی ندارد.
آینده این حرفه را چگونه ارزیابی میکنید؟
- متاسفانه چشمانداز روشنی برای صنایع دستی وجود ندارد. یکی از دلایل آن میتواند این باشد که اخیرا دانشآموزان و محصلان نیز در حال طراحی و تولید این آثار هستند. این در حالی است که بسیاری از خریداران بدون توجه به مقایسه کیفیت و ارزش هنری کارهای ما با محصولات سادهتر، از جایی به بعد تمایل بیشتری به خرید آثار آنها دارند.
آیا جوانان به این هنر علاقمند هستند؟
- متاسفانه جواب منفی است. بسیاری از جوانان به دلیل بازدهی پایین در حوزه هنر علاقه چندانی نشان نمیدهند. آنها بیشتر به سمت حرفههایی گرایش پیدا میکنند که در مدت زمانی کوتاه، سوددهی قابل توجهی داشته باشد. حتی گاهی برخی از هنرمندان فعال در این عرصه نیز تمایل دارند مسیر خود را تغییر دهند و به فعالیتهای دیگری بپردازند.
دغدغه اصلی شما چیست؟
- ما دیگر شاهد رونق گردشگری در اصفهان نیستیم. بیشتر گردشگرانی که میآیند، چینی و روسی هستند. آنها نگاهی به کالاها میاندازند و سپس با ساخت نسخهای کپی از آنها، با قیمتهایی پایینتر از ما، محصولات را به کشورهای دیگر صادر میکنند و این باعث شده مردم ترجیح بدهند کالای چینی بخرند به جای محصولات ایرانی. سنگفرش شدن میدان امام هم تاثیر خودش را گذاشته است. قبلا ایستگاه اتوبوس در دسترس بود یا مردم خودروهای خودشان را کنار مغازهها پارک میکردند و به راحتی خرید انجام میدادند. اما حالا شرایط تغییر کرده است. در گذشته کارمان رونق بیشتری داشت، اما اکنون دیگر اوضاع مثل قبل نیست. اگر گردشگران خوب و سودآور نباشند و مسیر صادرات مساعد نباشد، کاری از پیش نمیرود و کسب و کار ما رونقی نخواهد داشت. موضوع دیگری که احساس نگرانی ایجاد کرده، افزایش قیمت مواد اولیه است. در گذشته، هزینه تولید پایینتر بود که باعث میشد محصولات نهایی با قیمت مناسبتری به دست مصرف کننده برسند. اما امروز با افزایش قیمتها، مشتریان کمتر رغبتی برای خرید دارند و این چرخه تجارت را دشوارتر کرده است و شاید نیاز باشد که برنامهریزهای موثرتری در این زمینه انجام بشود تا دوباره حس تازهای از رونق به بازارها بازگردد.
به عنوان آخرین سوال، خواسته شما از مسئولین مرتبط چیست؟
- ما هنرمندان از دولت، میراث فرهنگی و صنایع دستی درخواست داریم تا حمایتهای لازم را از ما به عمل آورند. ضروری است که راه ورود گردشگران خارجی تسهیل بشود و مسیر صادرات بهتر فراهم گردد تا هم آنها بتوانند خریدی رضایت بخش داشته باشند و هم ما به درآمد مطلوب خود برسیم و ارزآوری برای کشور ایجاد کنیم.
از لطف شما بابت پاسخگویی صبورانه به صحبتها و سوالات سپاسگزارم.
- آرزوی موفقیت برایتان دارم. خدا نگهدارتان باشد.